جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ 03 May 2024
چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
کد خبر: ۶۱۳۶۹

پیشروی چین در خلیج‌‌فارس؛ عربستان به پیمان شانگهای می‌پیوندد

پیشروی چین در خلیج‌‌فارس؛ عربستان به پیمان شانگهای می‌پیوندد
عربستان‌سعودی قرار است به عنوان «شریک گفتگو» به سازمان همکاری شانگهای بپیوندد. این سازمان بزرگ‌ترین سازمان سیاسی، اقتصادی و دفاعی منطقه‌ای جهان از منظر گستره جغرافیایی و جمعیتی است. قاعدتاً اقدام اخیر عربستان‌سعودی برای دورشدن از ایالات‌متحده و سوگیری به محوریت چین-روسیه نباید برای کسی تعجب‌آور باشد.
نویسنده :
مونس نظری

به گزارش فراز، اویل پرس نوشت: اعلامیه کاملاً علنیِ عربستان‌سعودی در هفته گذشته، مبنی بر اینکه کابینه این کشور طرحی را برای الحاق به سازمان همکاری شانگهای (SCO) آن هم به عنوان «شریک گفتگو» تأیید کرده است، قاطع‌ترین علامتی است که نشان می‌دهد هرگونه تلاش از جانب ایالات‌متحده برای دور نگه‌داشتن عربستان از حوزه نفوذ چین و روسیه، کاملاً بیهوده بوده است. این پادشاهی پیش‌تر و در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ یادداشت تفاهمی امضا کرده بود که حضور آن را به عنوان شریک گفتگوی سازمان همکاری شانگهای تأیید می‌کرد. با این وجود عربستان‌سعودی در آن مقطع (برخلاف حالا) هیچ کاری برای تشویق به انتشار این اخبار انجام نداده بود.

 

سازمان همکاری شانگهای هم از نظر گستره جغرافیایی و هم از نظر جمعیت، بزرگ‌ترین سازمان سیاسی، اقتصادی و دفاعی منطقه‌ای در جهان است. سازمانی که ۶۰ درصد از قاره اوراسیا (بزرگ‌ترین خشکی روی زمین)، ۴۰ درصد از جمعیت جهان، و بیش از ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را پوشش می‌دهد. این سازمان در سال ۲۰۰۱ بر پایه «شانگهای پنج» که در سال ۱۹۹۶ توسط چین، روسیه و سه کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق (قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان) ایجاد شده بود، تشکیل یافت. جدای از مقیاس و گستره وسیع آن، این سازمان به ایده و عملکرد «جهان چندقطبی» باور دارد... ایده‌ای که چین پیش‌بینی کرده تا سال ۲۰۳۰ جهان را تحت سلطه خود درمی‌آورد. در این زمینه جهان در اواخر دسامبر ۲۰۲۱ و اوایل ژانویه ۲۰۲۲ شاهد دیدارهایی در پکن بود؛ دیدارهایی که میان مقامات ارشد دولت چین و وزرای خارجه عربستان‌سعودی، کویت، عمان، بحرین و دبیرکل شورای همکاری خلیج‌فارس برپا شد.

 

در این نشست‌ها محورهای اصلی گفتگو امضای توافق‌نامه تجارت آزاد چین و شورای همکاری خلیج‌فارس و برپایی همکاری استراتژیک عمیق‌تر در منطقه‌ای بود که تسلط ایالات‌متحده در آن نشانگانی از عقب‌نشینی را بروز می‌داد.

 

این ایده محور بیانیه امضاشده در سال ۱۹۹۷ میان رئیس‌جمهور وقت روسیه، بوریس یلتسین و همتای چینی او، جیانگ زِمین بود. سرگئی لاوروف، وزیر امورخارجه کهنه‌کار روسیه در آن زمان اعلام کرد: «سازمان همکاری شانگهای در تلاش است تا یک نظم جهانی منطقی و عادلانه برپا کرده و فرصتی منحصر‌به‌فرد جهت مشارکت در روند شکل‌گیری یک اساس جدید برایمان فراهم نماید... نظیر مدل تازه‌ای از یکپارچگی ژئوپلتیکی.»

 

این سازمان سوای بازطراحی‌های ژئوپلتیکی، اقداماتی را نیز در جهت تأمین مالی و شبکه‌های بانکی درون‌سازمانی، افزایش همکاری‌های نظامی، اشتراک اطلاعات، فعالیت‌های ضدتروریسم و ... انجام می‌داد.

 

شایان ذکر است که ایالات‌متحده نیز در اوایل دهه ۲۰۰۰ درخواستی برای انتصاب به عنوان «ناظر مجموعه» ارسال نمود... اما این درخواست در سال ۲۰۰۵ رد شد.

 

این اقدام اخیر عربستان‌سعودی برای دورشدن از آمریکا و حرکت به سوی محور چین و روسیه برای کسانی که از زمان روی کارآمدن ولیعهد محمد بن‌سلمان در حوالی ۲۰۱۵ شاهد تحولات پادشاهی بوده‌اند، جای تعجب ندارد. او در آن زمان ولیعهد نبود و این نقش به محمد بن‌نایف تعلق داشت. دوران او به عنوان وزیردفاع دورانی بود فاجعه‌بار؛ دورانی که با تشدید چشم‌گیر جنگ علیه حوثی‌ها در یمن (و از جمله بمباران بی‌وقفه اهداف غیرنظامی) توسط غرب شدیداً محکوم شد.

 

این موضوع باعث شد که سرویس اطلاعاتی آلمان، گزارش ارزیابی مختصری از محمد بن‌سلمان را برای اعضای معتمد مطبوعاتی خویش افشا نماید. در این گزارش آمده بود: «عربستان‌سعودی [توسط محمد بن‌سلمان] سیاستی تکانه‌ای را در پیش گرفته است.» در ادامه محمد بن‌سلمان به عنوان قماربازی سیاسی توصیف شده بود که جهان عرب را با جنگ‌های نیابتی در یمن و سوریه بی‌ثبات می‌کرد.

 

محمد بن‌سلمان با هدف غصب موقعیت خود به عنوان ولیعهد، ایده‌ای مطرح کرد که از دید او می‌توانست بر مقامات ارشد سعودی که از رقیبش حمایت می‌کردند، پیروز شود. ایده او هم که جاری‌ساختن سهام در شرکت پرچم‌دار پادشاهی عربستان‌سعودی [سعودی آرامکو] از طریق عرضه عمومی اولیه بود.

 

اگر این ایده را (در حد تئوری) توصیفش می‌کردیم چندین ویژگی مثبت داشت که به نفع MbS بود. اول آنکه پول زیادی جمع می‌شد که عربستان برای خنثی‌سازی اثرات مخرب اقتصادی جنگ نفت [در فاصله سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶] به آن نیاز داشت. دوم آنکه بزرگ‌ترین عرضه سهامی محسوب می‌شد که در نتیجه آن می‌شد شهرت عربستان‌سعودی و وسعت بازارهای سرمایه آن را افزایش داد. و سوم پول جدید حاصل از فروش می‌توانست به عنوان بخشی از برنامه توسعه «چشم‌انداز ۲۰۳۰» و با هدف تنوع‌بخشیدن به اقتصاد عربستان، آن هم فارغ از اتکا به صادرات نفت و گاز مورد استفاده قرار گیرد.

 

محمد بن‌سلمان این ایده را بر مبنای اهدافی بسیار ویژه به مقامات عربستان‌سعودی ارائه کرد. اولی: به جریان‌انداختن ۵ درصد از شرکت. دوم: این مقدار قابلیت افزایش ۱۰۰ میلیارد دلاری دارد که نتیجتاً ارزش کلی شرکت را به ۲ تریلیون دلار افزایش خواهد داد. سوم اینکه آن را نه‌تنها در فهرست بازار داخلی، بلکه در لیست لااقل یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین بازارهای سهام جهان (بورس نیویورک و بورس اوراق بهادار لندن که MbS آنها را مدنظر داشت) خواهد گنجاند. اهدافی که هیچ‌کدام‌شان تحقق نیافتند... زیرا هرچه اطلاعات بیشتری در اختیار سرمایه‌گذاران بین‌المللی قرار می‌گرفت، آنها سرمایه‌گذاری در این وادی را سمی‌تر [چه از لحاظ مالی و چه سیاسی] می‌پنداشتند.

 

در این مرحله چین با پیشنهادی وارد شد که وجهه بن‌سلمان را نجات می‌داد؛ پیشنهادی که به وضوح بن‌سلمان آن را هیچ‌وقت فراموش نکرد. پیشنهاد این بود که چین کل ۵ درصد سهام را به مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار خریداری کند. این کار قرار بود در مکانی خصوصی انجام پذیرد. محلی که در آن هیچ جزئیات شرم‌آوری ازین معامله افشا نمی‌شد؛ خصوصاً برای آن‌دسته از مقامات ارشد سعودی که مخالف محمد بن‌سلمان بودند.

 

البته که این پیشنهاد رد شد. چون ملک سلمان در آن مقطع نمی‌خواست امریکا را (عطف به پیشینه روابط‌شان) بیش ازین از خود دور کند.

 

کمی کمتر از یک‌سال قبل از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، عربستان‌سعودی به قدری با چین همسو بود که امین ناصر، مدیر ارشد اجرایی آرامکو سعودی، چند روزی را در مجمع سالانه توسعه چین (که در پکن میزبانی می‌شد) سپری کرد. او در مدت اقامتش گفت: «تضمین تداوم امنیت مستمر نیازهای انرژی چین، بالاترین اولویت ما باقی خواهد ماند... آن هم نه‌فقط برای پنج‌سال؛ بلکه برای ۵۰ سال آینده و فراتر از آن.»

 

یک‌سال بعد و تنها چند ماه پس از آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، محمد القحطانی، از معاونان ارشد آرامکو، خبر از احداث «یک فروشگاه» توسط شرکتش در شاندونگ چین داد. او گفت: «بحران جاری انرژی، نتیجه مستقیم برنامه‌های شکننده انتقال بین‌المللی است؛ برنامه‌هایی که به صورت خودسرانه، امنیت انرژی و مقرون‌به‌صرفه بودن آن برای همگان را نادیده گرفته است. جهان به تفکر روشن در این زمینه نیاز دارد و به همین دلیل هم هست که ما چهاردهمین برنامه پنج‌ساله چین را با اولویت امنیت و ثبات انرژی و با اذعان به نقش حیاتی آن در توسعه اقتصادی برپا می‌کنیم.»

 

توأم با افزایش سرعت این روابط، روابط عربستان‌سعودی و روسیه نیز افزایش پیدا کرد. در پایان جنگ قیمتی نفت ۲۰۱۴-۲۰۱۶، بخش نفت شیل ایالات‌متحده خود را به عنوان ماشین تولید نفت سازمان‌دهی کرد؛ ماشینی که می‌توانست با قیمت‌هایی پایین‌تر از قیمت‌های ایالات‌متحده به بقای خود ادامه دهد [یعنی حتی چیزی در حدود ۳۵ دلار در هر بشکه].

 

قیمت‌های سرسام‌آور بودجه عربستان‌سعودی در آن زمان بالغ بر ۸۴ دلار در هر بشکه بود و هیچ راهی برای رقابت با ایالات‌متحده وجود نداشت. عربستان هم نیاز داشت که برای ترمیم بودجه خود قیمت نفت را بالا ببرد؛ اما قادر به انجام این کار نبود... چرا که جنگ فاجعه‌بار دوم قیمت نفت، اعتبار آن را نزد سایر اعضای اوپک و بازار جهانی نفت تضعیف کرده بود.

 

در آن مقطع روسیه برای حمایت از کاهش تولید نفت اوپک در اواخر سال ۲۰۱۶ وارد عمل شده بود... هدف بازگرداندن قیمت نفت به سطحی بود که به اعضای اوپک اجازه می‌داد منابع مالیِ از دست‌رفته خود را ترمیم کنند. حمایتی که از آن زمان تاکنون ادامه داشته و در گروه اوپک‌پلاس نیز رسمیت یافته است.

 

روسیه و چین می‌دانند که چطور باید از چنین روابطی استفاده کنند. آنها این کار را از زمان خروج ایالات‌متحده از برنامه جامع اقدام مشترک با ایران در سال ۲۰۱۸، سوریه در سال ۲۰۱۹ و افغانستان و عراق در سال ۲۰۲۱ یاد گرفته و به انجام رسانده‌اند.

 

این مجموعه‌ عوامل چین را در موقعیتی قرار می‌دهد که بتواند میانجی‌گری توافق عادی‌سازی روابط میان ایران و عربستان‌سعودی را به انجام برساند. هرچند جان کربی، سخنگوی امنیت ملی کاخ‌سفید در آن زمان به صراحت دیده بود که توافق میان ایران و عربستان «ربطی به چین ندارد»؛ اما این توافق کاملاً به چین ربط پیدا می‌کرد... و کشوری که این میان کاملاً بی‌ربط بود خودِ «ایالات‌متحده» بود.

 

 

منبع خبر : اویل‌پرایس
ارسال نظر
  • تازه‌ها
  • پربازدیدها

روایت خبرگزاری قوه قضاییه از مرگ نیکا شاکرمی

مشروبات الکلی تقلبی کجا و چطور پر می‌شوند؟

دیدگاه؛ چرا حکمرانان شنبه را تعطیل نمی‌کنند؟

هزینه عملیات نظامی ایران علیه اسراییل چقدر شد؟

مهریه؛ ابزار سودجویی برخی زنان یا زورگویی برخی مردان؟!

یک بزم کوچک در اسپیناس پالاس...

ماجرای انفجار در اصفهان چیست؟| آمریکا: از گزارش‌هایی درباره‌ی حمله اسرائیل به داخل ایران مطلعیم| فعال شدن پدافند هوایی ایران در آسمان چند استان کشور

حمایت از کدام خانواده؟

چرا تروریست‌ها چابهار را هدف گرفتند؟ | ظرفیت بندر چابهار بیشتر از گوادر است | جنبش‌های تجزیه‌طلبانه بلوچی مخالف سرمایه‌گذاری چین در چابهار هستند

۹۵ درصد قصور پزشکی در بیمارستان بیستون؛ دلیل فلج مغزی بهار

بیانیه سیدمحمد خاتمی در ارتباط با حمله به ساختمان كنسولگرى ايران در سوریه

‏‎از حمله تروریستی به مقر نظامی در راسک و چابهار چه می‌دانیم؟| این گزارش تکمیل می‌شود

حالا چه باید کرد؟

برد و باخت ایران در جنگ اوکراین | جمهوری باکو دست‌ساز استالین است

پیشنهاد سردبیر
زندگی